تنها از خدا خواستن از نظر امام خمینی (ره)
تو اگر عار ندارى از طلب دنيا، لااقل از مخلوق ضعيف كه مثل خود تو است، طلب مكن. بفهم كه مخلوق را قدرتى نيست براى تعمير دنياى تو. گيرم كه كه با هزار منت و ذلت، اراده او را جلب كردى، اراده او در ملك حق، كاركن، نيست و كسى را تصرفى موقته، از خلق بى همه چيز تملق مگو و از خداى خود غافل مشو و حريت و آزادى خود را حفظ كن و قيد و عبوديت و اسارت را از گردن خود بردار و در جميع احوال آزاد شو.) 5چهل حديث،ص 16060((1
انسان غير صابر و بى شكيبا زبانش به شكايت هر كس و ناكس باز شود و اين علاوه بر رسوا یي پيش مردم و معروفيت به سست عنصرى و كم ثباتى و افتادن از نظر خلق، يیش ملائكة الله و در درگاه قدس ربوبيت از ارزش می افتد. بنده ای كه نتواند يك مصيبت كه از حق و محبوب مطلق به او می رسد، تحمل كند، و انسانى كه از ولى نعمت خود كه هزاران هزار نعمت ديده و هميشه مستغرق نعمتهاى او است، يك بليه ديد زبان به شكايت پيش خلق گشود، چه ايمانى دارد؟ و چه تسليمى در مقام مقدس حق دارد؟ پس درست است كه گفته شود كسى كه صبر ندارد، ايمان ندارد. اگر تو به جناب ربوبى ايمان داشته باشى و مجارى امور را به يد قدرت كامله او بدانى و كسى را متصرف در امور ندانى، البته از پيش آمدهاى روزگار و از بليات وارده، شكايت پيش غير حق تعالى نكنى. بلكه آ نها را به جان و دل بخرى و شكر نعم حق كنى. پس آن
اضطرا بهاى باطنى و آن شکایتهای زبانى و آن حركات زشت غير معتاد اعضاء، همه شهادت دهند كه ما از اهل ايمان نيستيم. تا نعمت در كار است، صورتاً شكرى می كنيم و آن نيز مغزى ندارد.( چهل حديث، ص 224)